بدر خشنیبَدْرِ خَرْشَنی (ذیقعده ۳۳۰/اوت ۹۴۲)، از سرداران و امرای برجسته بغداد در سده ۴ق/۱۰م میباشد. ۱ - معرفی اجمالیدرباره تاریخ و محل تولد بدر از مآخذ موجود اطلاعی به دست نمیآید، اما از نسبت او میتوان گفت که احتمالاً در خرشنه، جایی در آسیای صغیر در ناحیه ملطیه، نزدیک لوقان که ابن خردادبه از آن به عنوان یکی از «حصون» آن ناحیه نام برده، [۲]
یاقوت، بلدان، ج۲، ص۴۲۳.
[۳]
یاقوت، بلدان، ج۲، ص۸۶۴.
[۴]
یاقوت، بلدان، ج۴، ص۳۶۲.
به دنیا آمده است. اینکه بدر از چه تاریخی وارد فعالیتهای سیاسی شد، نیز بر ما پوشیده است. نام وی نخستینبار در گزارشی مربوط به وقایع سال ۳۱۹ق/۹۳۱م آمده است حاکی از آنکه او در این سال گروهی از ارمنیان را که با ایشان جنگیده، و اسیرشان کرده بود، به بغداد گسیل داشته است. از این روایت تاریخی میتوان نتیجه گرفت که او احتمالاً فرماندهی سپاه را در جنگی در آسیای صغیر برعهده داشته است [۵]
قرطبی، علی، ج۱، ص۱۳۶، صله تاریخ الطبری، همراه ج ۱۱ تاریخ طبری.
و از همین موقع است که میتوان نشانههای او را در تاریخ جست و جو کرد.۲ - ورود به عراقدر ۳۲۰ق که مونس خادم سرانجام مقتدر خلیفه عباسی را از پای درآورد و خود در موصل اقامت گزید، بدر خرشنی نیز با عدهای از سواران خویش از شهر ارزن (در شرق شبه جزیره آناتولی) به وی پیوست و مونس از این کار خشنود شد. [۶]
قرطبی، علی، ج۱، ص۱۴۶-۱۴۷، صله تاریخ الطبری، همراه ج ۱۱ تاریخ طبری.
چون در شوال ۳۲۰ قاهر به خلافت نشست، بدر خرشنی به جای ابن یلبق حاجب، وظایف او را برعهده گرفت [۷]
قرطبی، علی، ج۱، ص۱۵۴، صله تاریخ الطبری، همراه ج ۱۱ تاریخ طبری.
اما چند ماه بعد وی نیز در زمره کسانی بود که با راضی خلیفه جدید بیعت کرد [۸]
همدانی، محمد، ج۱، ص۲۸۴، تکمله تاریخ الطبری، همراه ج ۱۱ تاریخ طبری.
[۹]
ابوعلی مسکویه، تجارب الامم، ج۱، ص۲۸۹-۲۹۰، به کوشش آمدرز، قاهره، ۱۳۳۲ق/۱۹۱۴م.
و ریاست شرطه بغداد را از سوی او عهدهدار شد. [۱۰]
همدانی، محمد، ج۱، ص۲۸۵، تکمله تاریخ الطبری، همراه ج ۱۱ تاریخ طبری.
[۱۱]
ابوعلی مسکویه، تجارب الامم، ج۱، ص۲۹۵، به کوشش آمدرز، قاهره، ۱۳۳۲ق/۱۹۱۴م.
۳ - پیروزی بر فتنه حنابله و نزاع ابن مقلههنگام ظهور فتنه حنابله (۳۲۳ق/۹۳۵م) بدر به عنوان رئیس شرطه در فرو نشاندن آشوب نقشی مهم داشت و بر بربهاری و یارانش بسیار سخت گرفت. [۱۳]
همدانی، محمد، ج۱، ص۲۹۴- ۲۹۵، تکمله تاریخ الطبری، همراه ج ۱۱ تاریخ طبری.
[۱۴]
ابوعلی مسکویه، تجارب الامم، ج۱، ص۳۲۲، به کوشش آمدرز، قاهره، ۱۳۳۲ق/۱۹۱۴م.
[۱۵]
ابن جوزی، عبدالرحمان، ج۱۳، ص۳۴۹، المنتظم، به کوشش محمد و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
بدر همچنین در نزاع میان ابن مقله وزیر (ه م) و محمد بن یاقوت (د ۳۲۳ق) حاجب راضى، جانب وزير را گرفت؛ و چون محمد بن ياقوت و يارانش خليفه را به سوي خود متمايل كردند، راضى نيز بدر خرشنى را به درخواست آنان عزل، و مأمور دمشق كرد. [۱۷]
ابوعلی مسکویه، تجارب الامم، ج۱، ص۳۳۲-۳۳۴، به کوشش آمدرز، قاهره، ۱۳۳۲ق/۱۹۱۴م.
[۱۹]
العیون و الحدائق، به کوشش عمر سعیدی، ج۴، ص۲۸۹، دمشق، ۱۹۷۲م.
(وی را به حکومت نواحی حلب فرستاد. بدر به آنجا رفت، ولی میان او و طریف، حاکم قبلی نزاع برخاست و بدر سرانجام به امر خلیفه به بغداد بازگشت. [۲۰]
ابن عدیم، عمر، زبده الحلب من تاریخ حلب، ج۱، ص۹۷-۹۸، به کوشش سامی دهان، دمشق، ۱۳۷۰ق/۱۹۵۱م.
) [۲۱]
ابن عدیم، عمر، ج۱، ص۹۷- ۹۸، زبده الحلب من تاریخ حلب، به کوشش سامی دهان، دمشق، ۱۳۷۰ق/۱۹۵۱م.
[۲۲]
الیواقیت و الضرب، منسوب به ابوالفدا، ج۱، ص۸۲ - ۸۳، به کوشش محمدکمال و فالح بکور، حلب، ۱۴۱۰ق/۱۹۸۹م.
[۲۳]
غزی، کامل، ج۳، ص۳۹، نهر الذهب فی تاریخ حلب، به کوشش شوقی شعث و محمود فاخوری، حلب، ۱۴۱۳ق/۱۹۹۳م.
روایت دیگری نشان میدهد که خلیفه تحت فشار مخالفان وزیر و یارانش بدر را به حکومت برخی نواحی اصفهان و فارس گماشت، اما چون میان دو گروه توافقی حاصل شد، وی بر همان سمت ریاست شرطه باقی ماند. [۲۴]
همدانی، محمد، ج۱، ص۲۹۹-۳۰۰، تکمله تاریخ الطبری، همراه ج ۱۱ تاریخ طبری.
[۲۵]
ابوعلی مسکویه، تجارب الامم، ج۱، ص۳۳۸، به کوشش آمدرز، قاهره، ۱۳۳۲ق/۱۹۱۴م.
به رغم این همداستانی، گویا روابط بدر با دو گروه نظامی عمده بغداد، یعنی ساجیه و حُجَریه، [۲۶]
کبیسی، حمدان عبدالمجید، ج۱، ص۲۶۵، عصر الخلیفه المقتدر بالله، بغداد، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
[۲۷]
کبیسی، حمدان عبدالمجید، ج۱، ص۲۸۱، عصر الخلیفه المقتدر بالله، بغداد، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
چندان تیره بود که وقتی آنها خانه ابن مقله وزیر را آتش زدند، بدر از بیم ایشان مدتی به خانه یکی از رجال متنفذ بغداد پناه برد. [۲۸]
صولی، محمد، ج۱، ص۸۱ -۸۲، الاوراق، اخبار الراضی بالله و، به کوشش هیورث دن، قاهره، ۱۹۳۵م.
۴ - ماموریتهای نظامی خارج از عراقبدر خرشنی به پارهای ماموریتهای نظامی خارج از عراق نیز رفت [۲۹]
ابوعلی مسکویه، تجارب الامم، ج۱، ص۲۶۶-۲۶۷، به کوشش آمدرز، قاهره، ۱۳۳۲ق/۱۹۱۴م.
[۳۰]
ابن شداد، محمد، ج۳، ص۳۴، الاعلاق الخطیره، به کوشش یحیی عباره، دمشق، ۱۹۷۸م.
چنانکه در ۳۲۵ق/۹۳۷م از حضور او در مصر یاد شده است. [۳۱]
همدانی، محمد، ج۱، ص۳۰۷، تکمله تاریخ الطبری، همراه ج ۱۱ تاریخ طبری.
ابن رائق (ه م) نیز او را به ماموریتی به اهواز و ناحیه واسط و بصره گسیل کرد. [۳۲]
همدانی، محمد، ج۱، ص۳۰۷، تکمله تاریخ الطبری، همراه ج ۱۱ تاریخ طبری.
[۳۳]
همدانی، محمد، ج۱، ص۳۱۰، تکمله تاریخ الطبری، همراه ج ۱۱ تاریخ طبری.
[۳۴]
ابوعلی مسکویه، تجارب الامم، ج۱، ص۳۷۰، به کوشش آمدرز، قاهره، ۱۳۳۲ق/۱۹۱۴م.
۵ - تنفر مردم از بدردر آشوبهای این دوره بغداد، بدر به عنوان یکی از عوامل سلطه و ستمگری خلیفه و دولتمردان بغداد مورد تنفر مردم بود، چنانکه وقتی (در ۳۲۹ق) ابوالحسین بریدی (آل بریدی) و اصحاب او در بغداد فتنهای برپا کردند، بدر در این گیر و دار به دست عامه مردم افتاد و چندان او را زدند که نزدیک به مرگ بود، تا آنکه کسانی از نزدیکان خلیفه او را از چنگ مردم نجات دادند. [۳۶]
صولی، محمد، ج۱، ص۲۰۳، الاوراق، اخبار الراضی بالله و، به کوشش هیورث دن، قاهره، ۱۹۳۵م.
وی همچنان ریاست شرطه و گویا فرماندهی سپاه بغداد را در دست داشت، چه، در جمادی الاخر ۳۳۰ وقتی ابوالحسین بریدی برای تسخیر بغداد از واسط بیرون آمد، در کنار نهر دیالی از سپاهیان بدر خرشنی شکست خورد. [۳۸]
ابن شاکر کتبی، محمد، ج۱۰، ص۲۵۷، عیون التواریخ، نسخه عکسی موجود در کتابخانه مرکز.
۶ - وفاتهم در این سال بود که متقی بدر را بر راه فرات گماشت [۴۰]
ابن ظافر، علی، ج۱، ص۱۸، اخبار الدوله الحمدانیه، به کوشش تمیم رواف، دمشق، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۵م.
اما بدر که از نزاعها و دستهبندیهای گوناگون بغداد، تنها زیان دیده بود، سرانجام به محمد بن طغج اخشید (آل اخشید) که این زمان بر مصر و شام حکمرانی میکرد، پناه برد. بنابر روایتی محمد بن طغج، خود با او مکاتبه کرد و او را نزد خود خواند [۴۱]
ابن زولاق، حسین، ج۱، ص۲۶۲، «سیره محمد ابن طغج الاخشید»، شذرات من کتب مفقوده، به کوشش احسان عباس، بیروت، دارالغرب الاسلامی.
سپس به حکومت دمشق منصوبش کرد، اما اندکی بر نیامد که بدر بر اثر بیماری درگذشت. براساس یک بیت شعر که صفدی نقل کرده است، [۴۴]
امراء دمشق، ص۱۴۵، صفدی، خلیل، امراء دمشق، به کوشش صلاحالدین منجد، بیروت، ۱۹۷۰م.
ولایت او بر دمشق دو ماه به درازا کشید.۷ - اشتراک بدر با ابوالطیبدرباره بدر خرشنی باید به یک نکته دیگر نیز اشاره کرد، چه، برخی از محققان او را ممدوح ابوالطیب متنبی (د ۳۵۴ق) دانستهاند [۴۵]
۲ EI.
[۴۶]
متنبی، دیوان، به کوشش دیتریچی، برلین، ۱۸۶۱م.
[۴۷]
همدانی، محمد، ج۱، ص۳۲۳، تکمله تاریخ الطبری، همراه ج ۱۱ تاریخ طبری.
[۴۸]
الوافی، ج۳، ص۶۹، صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، به کوشش ددرینگ، بیروت، ۱۹۷۰م.
[۴۹]
ابن فضلالله عمری، مسالک الابصار، ج۱۵، ص۷۱، چ تصویری، فرانکفورت، ۱۹۸۸م.
[۵۰]
متنبی، دیوان، ج۱، ص۲۰۶، به کوشش دیتریچی، برلین، ۱۸۶۱م.
[۵۱]
عزام، عبدالوهاب، ج۱، ص۱۲۹، شرح بر دیوان متنبی، بیروت، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م.
و اتفاقاً با بدر خرشنی هم عصر بوده است.۸ - فهرست منابع(۱) ابن اثیر، الکامل. (۲) ابن تغری بردی، النجوم. (۳) ابن جوزی، عبدالرحمان، المنتظم، به کوشش محمد و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م. (۴) ابن خردادبه، المسالک و الممالک، بهکوشش دخویه، لیدن، ۱۸۸۹م. (۵) ابن زولاق، حسین، «سیره محمد ابن طغج الاخشید»، شذرات من کتب مفقوده، به کوشش احسان عباس، بیروت، دارالغرب الاسلامی. (۶) ابن شاکر کتبی، محمد، عیون التواریخ، نسخه عکسی موجود در کتابخانه مرکز. (۷) ابن شداد، محمد، الاعلاق الخطیره، به کوشش یحیی عباره، دمشق، ۱۹۷۸م. (۸) ابن ظافر، علی، اخبار الدوله الحمدانیه، به کوشش تمیم رواف، دمشق، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۵م. (۹) ابن عدیم، عمر، زبده الحلب من تاریخ حلب، به کوشش سامی دهان، دمشق، ۱۳۷۰ق/۱۹۵۱م. (۱۰) ابن فضلالله عمری، مسالک الابصار، چ تصویری، فرانکفورت، ۱۹۸۸م. (۱۱) ابوعلی مسکویه، تجارب الامم، به کوشش آمدرز، قاهره، ۱۳۳۲ق/۱۹۱۴م. (۱۲) صفدی، خلیل، امراء دمشق، به کوشش صلاحالدین منجد، بیروت، ۱۹۷۰م. (۱۳) صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، به کوشش ددرینگ، بیروت، ۱۹۷۰م. (۱۴) صولی، محمد، الاوراق، اخبار الراضی بالله و، به کوشش هیورث دن، قاهره، ۱۹۳۵م. (۱۵) عزام، عبدالوهاب، شرح بر دیوان متنبی، بیروت، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م. (۱۶) العیون و الحدائق، به کوشش عمر سعیدی، دمشق، ۱۹۷۲م. (۱۷) غزی، کامل، نهر الذهب فی تاریخ حلب، به کوشش شوقی شعث و محمود فاخوری، حلب، ۱۴۱۳ق/۱۹۹۳م. (۱۸) قرطبی، علی، صله تاریخ الطبری، همراه ج ۱۱ تاریخ طبری. (۱۹) کبیسی، حمدان عبدالمجید، عصر الخلیفه المقتدر بالله، بغداد، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م. (۲۰) متنبی، دیوان، به کوشش دیتریچی، برلین، ۱۸۶۱م. (۲۱) همدانی، محمد، تکمله تاریخ الطبری، همراه ج ۱۱ تاریخ طبری. (۲۲) یاقوت، بلدان. (۲۳) الیواقیت و الضرب، منسوب به ابوالفدا، به کوشش محمدکمال و فالح بکور، حلب، ۱۴۱۰ق/۱۹۸۹م. (۲۴) ۲ EI. ۹ - پانویس
۱۰ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بدر خشنی»، شماره۴۶۱۴. ردههای این صفحه : تاریخ بغداد | تراجم | خلفای عباسی | کارگزاران خلفای عباسی | مقالات دانشنامه بزرگ اسلامی
|